Disable Preloader
اداره زندگی پدرسالاری یا مادرسالاری... (بخش سوم)

گروهی از زنان بر این باورند که اگر اداره خانه را به عهده گیرند و همسرانشان را در حاشیه قرار دهند، خوشبخت تر و موفق ترند. از این رو برای رسیدن به این سعادت کاذب تلاش می کنند. خاستگاه و ریشه مشکلات را باید در وابستگی یک طرفه و بیش از حد فرزندان به مادر و دوری آنها از پدر جستجو کرد.

اگر مادر در خانواده نقش چیره و مسلط را ایفا کند، دختر الگویی صحیح و مناسب که بتواند نقش ویژه او را بیاموزد، نخواهد داشت و این امر در رفتار آینده او تأثیرات سوء می گذارد. ممکن است بعضی از زنان بگویند که شوهران از زیر بار مسئولیت فرار می کنند! به این گروه از زنان پیشنهاد می کنیم که مسئولیت همسران شان را به عهده نگیرند، چون با قبول مسئولیت، ایشان را به سمت لاابالی گری و بی قید و بندی هر چه بیشتر هدایت کرده، خود را در معرض سوء استفاده قرار می دهند. معمولا از استقلال، قدرت و مدیریت کافی برخوردار نیستند. این فقط پاره ای از خطراتی است که این گونه خانواده ها را تهدید می کند.

برخی روانشناسان مشکلات بسیار بزرگ تری چون هیستری، میخوارگی، عدم توانایی ابراز وجود، ناتوانی در سازش با زندگی و افسردگی را نتیجه وابستگی یک طرفه به مادر و دوری از پدر می دانند. همچنین ثابت شده است که خیر هسری و خودرأیی بسیاری از نوجوانان، ناشی از ضعف مدیریت و قاطعیت در محیط خانواده است. با توجه به آنچه که بیان شد و با نظر به اینکه مادران عاشق خانواده خود هستند، چنان که سلامتی و موفقیت فرزندان شان را بر هر خواسته خود ترجیح می دهند، بجاست با تأمل و تعمق بیشتر در این مسئله، خود داوطلبانه جهت ایجاد بستر مناسبی برای مدیریت پدر در خانه اقدام کنند.

 

تأثیر مثبت مادران در مدیریت بهتر پدران

بنا به آنچه گفته شد روشن است که سعادت خانواده و زنان در این است که مردان مدیر خانواده باشند و زنان آنها را در این زمینه یاری دهند. زن خانواده به گونه ها و راه های مختلف می تواند مرد را در مدیریت خانواده، و فرزندان را در اطاعت از پدر یاری دهد. چنان که وی با اطاعت از پدر خانواده در حضور فرزندان و پذیرفتن نظارت او، همچنین کسب اجازه از او در کارها می تواند بهترین الگو برای فرزندان باشد و ضرورت و لزوم مدیریت پدر را ثابت کند. اگر مادر همیشه در حضور و غیاب پدر از او به خوبی یاد کند و نام او را با احترام ببرد، نیز از دوران کودکی، خدمات و زحمات پدر را به فرزندان یادآور شده، آنها را به قدردانی، تشکر و حرف شنوی از پدر تشویق کند، یا همواره خوبی های او را برای فرزندان تعریف کرده و از پدر در ذهن ایشان تصویر مثبت و مفیدی بسازد، قطعاً رابطه بهتری بین پدر و فرزندان ایجاد می کند؛ از این راه هم پدر می تواند مدیر بهتری برای خانواده باشد و هم فرزندان بهتر مدیریت و نظارت او را می پذیرند و در باره رفتارشان راحت تر می توانند به پدر پاسخ دهند. اما بیان اختلافات در حضور فرزندان و سوء استفاده از ایشان در بگو مگوهای خانوادگی و برُیدن روابط آنها با پدر، منجر به طغیان و سرکشی ایشان در مقابل پدر و حتی مادر خواهد شد، که به نفع هیچ کدام از اعضای خانواده نخواهد بود.

بجاست زنان دست کم به خاطر سلامت فرزندان «در محیط خانواده به همسران خود احترام کنند و تندی و بی احترامی ننمایند تا عزت ایشان نزد فرزندان کم نشود؛ زیرا فرزندان به مادر علاقه دارند و با این عمل (از پدر) رنجور و ناراحت خواهند شد و عصیان خواهند کرد و چنانچه اختلافی هم دارند در پنهان و دور از دید و شنید آنها حل کنند.»

 

فرار از مسئولیت

ممکن است بعضی از زنان بگویند که شوهران از زیر بار مسئولیت فرار می کنند! این مطلب، واقعیت تلخی است که برخی از خانواده ها دچار آن هستند. به این گروه از زنان پیشنهاد می کنیم که مسئولیت همسران شان را به عهده نگیرند، چون با قبول مسئولیت، ایشان را به سمت لاابالی گری و بی قید و بندی هر چه بیشتر هدایت کرده، خود را در معرض سوء استفاده قرار می دهند. بهتر است از راه شخصیت بخشیدن، جبران نقطه ضعف های عاطفی و روحی شوهر، همچنین تحریک وی برای برانگیختن غیرت مردانه او، نیز با گفتگوهای منطقی در زمان مناسب، در صدد برآیند به تدریج حس مسئولیت را در پدر خانواده بیدار کنند و از او یک مدیر لایق بسازند. در نهایت به عنوان بهترین راهکار پیشنهادی در این زمینه می توان به دستورهای روشنگر و هدایتگر اسلام در فرایند شوهرداری اشاره کرد زیرا آموزه های شوهرداری اسلامی بهترین زمینه را در این خصوص فراهم کرده است.

بهتر است از راه شخصیت بخشیدن، جبران نقطه ضعف های عاطفی و روحی شوهر، همچنین تحریک وی برای برانگیختن غیرت مردانه او، نیز با گفتگوهای منطقی در زمان مناسب، درصدد برآیند به تدریج حس مسئولیت را در پدر خانواده بیدار کنند و از او یک مدیر لایق بسازند.

 

ارسال نظر